هدیه دوست

خدای من! چقدر پاک و شیرین است طعم محبت تو و من تا به حال نچشیده بودم... دیگر دوری بس است!

هدیه دوست

خدای من! چقدر پاک و شیرین است طعم محبت تو و من تا به حال نچشیده بودم... دیگر دوری بس است!

حدیث قدسی

 دلت را با خداوند آشنا کن                         زعمق جان خدایت را صدا کن 

دل غفلت زده مانند سنگ است                 مس دل را زیاد او طلا کن
شکوه بندگی در خاکساریست                  خضوع و بندگی پیش خدا کن
تو غرق نعمت پروردگاری                          بیاو حق نعمت را ادا کن

  

ذی الحجه ماه مناجات و تزکیه برا خدا جویان خدا دوست مبارک


 

(( اگر روی گردانان از من می دانستند که من چگونه به آنان مشتاقم و در انتظار توبه و بازگشت  آنانم هر آینه از شوق جان می سپردند و بندهای بدنشان از هم گسیخته میشد )) 

 

(( ای عیسی! تا کی چشم به راه باشم و پی گیری کنم و مردم به سوی من باز نگردند )) 

 

ای عزیز مهربان،

بیائیم بیش از این منتظرش نگذاریم و به ندایش لبیگ گوئیم و مطمئن باشیم که در این قمار عاشقانه نه تنها پشیمانی نیست که شربت اندر شربت و شیرینی اندر شیرینی است.

لبیک اللهم لبیک ...

                                                                   لبیک لا شریک لک لبیک ...


 


خدایا؛ چه زیباست پرواز به سوی ملکوتت، ای  خوشا آنان که در هنگامه سحر ملکوتی گشتند و سحرگاهان سیری در آفاق می نمایند و ملکوتت را به نظاره می نشینند.
ای مهربان؛ میدانم که لذات واقعی و حقیقیت را در هنگامه سحر و آنگاه که چشمان غفلت زده در خوابند می توان جستجو نمود همان لذت و حلاوتی که برای او مثالی نیست و تنها کسانی به این حقیقت رسیدند و می رسند که انسی با تو در هنگامه سحر داشته باشند.
ای خالق مهربانی؛ چه زیباست قطرات اشک چشمان عبد، در دلتنگی به معبود، در آن هنگام که همگان در خواب شبانگاهی فرو رفته اند و غیر از تو کسی بر احوالات عبد عاشقت آگاه نیست و اینکه شاهد بر شهود اویی و فقط تو میدانی که در دل شیدائیش چه میگذرد.
ای مهر بانترین مهربانان؛ چه زیباست که بنده ای در نزد بندگانت گمنام و در نزد آسمانیان معروف باشد و چه زیباست که در نزد حور و ملک آنچنان مشهور باشد که بهشتت آرزو و تشنه دیدارش شود.
ای یگانه معبود من؛ چه زیباست لحظه لحظه های با تو بودن و چه زیباتر که  در تمامی لحظات زندگی با دیده دل، مهربانی و جمالت را به نظاره نشستن و حمد و تهلیلی از سر شوق و معرفت بر زبان جاری نمودن.
خدای من؛ چه زیباست که در هنگامه ابتلا و مصیبت به یاد تو بودن و چه زیباتر که در هنگامه آفیت و تندرستی یاد و ذکرت را بر دل و زبان جاری نمودن.
ای پاک ترین پاکان؛ چگونه تو را بخوانم در حالیکه زبان الکن از گفتن و عقول متحیر از درک کُنه و ذات پاکت می باشد.
ای شیرین تر از جانم؛ چقدر شیرین است همنشینی با تو، چقدر شیرین است در خلوتها و تنهائیها و در دل شبهای تاریک صدای یارب یارب بنده تو، همان بنده ای که در سجده عاشقانه اش و با اشک چشمانش حیرت ملائکه های تو را بر می انگیزاند.
 ای زیباترین نغمه هستی؛ عاشقمان گردان و زندگی دنیائی مان را با زیباترین مرگ ها که همانا شهادت در راه توست ختم گردان / آمین. 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد