هدیه دوست

خدای من! چقدر پاک و شیرین است طعم محبت تو و من تا به حال نچشیده بودم... دیگر دوری بس است!

هدیه دوست

خدای من! چقدر پاک و شیرین است طعم محبت تو و من تا به حال نچشیده بودم... دیگر دوری بس است!

زیبا نیست که دل اون مهربون رو بشکنیم

 

روزی از صاحبدلی شنیدم؛

وقتی انسان یا بنده ای گناه خدا رو انجام میده، نافرمانی خدا رو میکنه و یا در جمع یا در خلوت مشغول معصیتی میشه خدا خیلی با دیدن این صحنه دلش می گیره، اونقدر صبور، بزرگوار و مهربونه که به ملائکه هاش دستور میده تا حجاب و پرده ای بین او و بنده اش قرار بدند تا موقعی که اون بنده دست از اون گناهش برداره.

میدونی تو اون لحظه معصیت کدام خدا رو انجام میدی؟! 

همون خدایی که می تونه در حین انجام معصیت مرگت رو برسونه، همون خدایی که می تونه تو رو در حین گناه بی آبرو و رسوات کنه، همون خدایی که قادره تو رو در حین ارتکاب به گناه، مسخ به حیوانی کنه، همون خدایی که قدرت داره تو رو در حین انجام نافرمانی خُشکت کنه و یا اینکه از آسمان آتش یا صاعقه ای بر تو نازل کنه.

با این همه حال او باز صبر میکنه و در ازای تنبیه و عذاب نمودن تو، دستور میده که بین تو و اون، پرده ای حائل کنند *  

رسوات نمیکنه تا شاید روزی تو به خودت بیای، در اون هنگام عذابت نمی کنه تا شاید تو توبه کنی، صبر میکنه تا تو شاید روزی از این گناهت پشیمون بشی، مهربونی و آقایی میکنه تا شاید تو روزی بیای به سمتش. 

و بدون و یقین داشته باش که هیچوقت برای توبه دیر نیست، نگو که گناهام زیاده یا گناهام بزرگه و خدا نمی بخشه، بگو لطف و رحمت خدا بزرگتر از گناهامه،  

خدا یگانه دوستی هستش که هیچ وقت کینه ت رو به دل نمی گیره و اگه تو یک قدم به سمتش بری، خودش گفت من ده قدم به سمتت میآم...

ادامه مطلب ...

او عاشق خدا بود

 

 

عاشقی دل خسته بود، می توانستی جذبه ومهربانی را در چشمانش به نظاره بنشینی، او عاشق بود، عاشق خدا ونماز، هنگامه نماز، هنگامه عشق و عاشقی او بود با معبودش، 

 آنچنان در نمازش غرق میشد که گویی جز خدا چیزی نمی بیند، او آرام بود و به آرامش رسیده بود و هر کسی هم با دیدن او به آرامش می رسید، وقتی صحبت می کرد غرق در تبسم میشد، 

 آنقدر مهربان و با صفا بود که نمی توانستی به چشمانش نگاه کنی، هر وقت که از رحمت و مهربانی خدا برایت تعریف میکرد چهره اش سرخ میشد ...

ادامه مطلب ...

با خدا بودن


علامه حسن‌زاده آملی: 
رهبر عظیم‌الشأن‌تان را دوست بدارید؛ او دلداری است که دنیا شکارش نکرده گوش تان به دهان رهبر باشد چون ایشان گوششان به دهان حجت بن الحسن(عج) است.  
 

             

        خراب آباد عالم جای ما نیست  

                          زمین جای پرستوی هوا نیست 

                                            بیا چون عاشقان خیزیم زین جای  

                                                                    که جای ما بجز پیش خدا نیست


حدیث قدسی

 دلت را با خداوند آشنا کن                         زعمق جان خدایت را صدا کن 

دل غفلت زده مانند سنگ است                 مس دل را زیاد او طلا کن
شکوه بندگی در خاکساریست                  خضوع و بندگی پیش خدا کن
تو غرق نعمت پروردگاری                          بیاو حق نعمت را ادا کن

  

ذی الحجه ماه مناجات و تزکیه برا خدا جویان خدا دوست مبارک


 

(( اگر روی گردانان از من می دانستند که من چگونه به آنان مشتاقم و در انتظار توبه و بازگشت  آنانم هر آینه از شوق جان می سپردند و بندهای بدنشان از هم گسیخته میشد )) 

 

(( ای عیسی! تا کی چشم به راه باشم و پی گیری کنم و مردم به سوی من باز نگردند )) 

 

ای عزیز مهربان،

بیائیم بیش از این منتظرش نگذاریم و به ندایش لبیگ گوئیم و مطمئن باشیم که در این قمار عاشقانه نه تنها پشیمانی نیست که شربت اندر شربت و شیرینی اندر شیرینی است.

لبیک اللهم لبیک ...

                                                                   لبیک لا شریک لک لبیک ...


 


خدایا؛ چه زیباست پرواز به سوی ملکوتت، ای  خوشا آنان که در هنگامه سحر ملکوتی گشتند و سحرگاهان سیری در آفاق می نمایند و ملکوتت را به نظاره می نشینند.
ای مهربان؛ میدانم که لذات واقعی و حقیقیت را در هنگامه سحر و آنگاه که چشمان غفلت زده در خوابند می توان جستجو نمود همان لذت و حلاوتی که برای او مثالی نیست و تنها کسانی به این حقیقت رسیدند و می رسند که انسی با تو در هنگامه سحر داشته باشند.
ای خالق مهربانی؛ چه زیباست قطرات اشک چشمان عبد، در دلتنگی به معبود، در آن هنگام که همگان در خواب شبانگاهی فرو رفته اند و غیر از تو کسی بر احوالات عبد عاشقت آگاه نیست و اینکه شاهد بر شهود اویی و فقط تو میدانی که در دل شیدائیش چه میگذرد.
ای مهر بانترین مهربانان؛ چه زیباست که بنده ای در نزد بندگانت گمنام و در نزد آسمانیان معروف باشد و چه زیباست که در نزد حور و ملک آنچنان مشهور باشد که بهشتت آرزو و تشنه دیدارش شود.
ای یگانه معبود من؛ چه زیباست لحظه لحظه های با تو بودن و چه زیباتر که  در تمامی لحظات زندگی با دیده دل، مهربانی و جمالت را به نظاره نشستن و حمد و تهلیلی از سر شوق و معرفت بر زبان جاری نمودن.
خدای من؛ چه زیباست که در هنگامه ابتلا و مصیبت به یاد تو بودن و چه زیباتر که در هنگامه آفیت و تندرستی یاد و ذکرت را بر دل و زبان جاری نمودن.
ای پاک ترین پاکان؛ چگونه تو را بخوانم در حالیکه زبان الکن از گفتن و عقول متحیر از درک کُنه و ذات پاکت می باشد.
ای شیرین تر از جانم؛ چقدر شیرین است همنشینی با تو، چقدر شیرین است در خلوتها و تنهائیها و در دل شبهای تاریک صدای یارب یارب بنده تو، همان بنده ای که در سجده عاشقانه اش و با اشک چشمانش حیرت ملائکه های تو را بر می انگیزاند.
 ای زیباترین نغمه هستی؛ عاشقمان گردان و زندگی دنیائی مان را با زیباترین مرگ ها که همانا شهادت در راه توست ختم گردان / آمین. 

 

جوابش آسونه، فقط کمی فکر کن ...

  

 

 

   
 

 


 

 (( زندگی زیباست اگر خدایی شوی ))

 

با بغض و دلی شکسته می گفت: تو گناهانم غرقم، چطور خدا میخواد گناهام رو ببخشه؟! 

  

ادامه مطلب ...